سیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهامسیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهام، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره

قاصدک دوست داشتنی من رهام

روزهای پایانی و ...

السلام علیک یا ابا عبدالله "خورشید (یا حسین)مرا دریاب که در این کولاک پا بسته فریب زمستانم " دوستای عزیزم عزاداریهاتون قبول ! می شه برای آرامش منو سلامتی قاصدکم هم دعا کنید؟!   سلام ؛ خوبی عزیزترینم ؟! قاصدکم ! تو که هیمشه با منی ، همنفسمی ، ضربان قلبم رو از خودم بهتر می شنوی ، وجودت وصله به وجود مامان ،  حتما خوب می دونی که مامانت چه حالی داره ؟! حتما میدونی که مامان چقدر درد داره ، حتما صدای گریه های گاه گاه مامان رو میشنوی وقتی احساس می کنه داره از درد می میره ، و فهمیدی که چقدر پادرد و دل درد تو روزهای پایانی باهم بودنمون عاجزش کرده !   گاهی وقتها ...
3 آذر 1391

هفته 38 هم اومد

سلام  دلیل دلهره های شیرین این روزهای مامان خوش اومدی به هفته زندگیت دیگه داریم به روزهای اومدنت نزدیک می شیم ! وای دیگه چیزی نمونده !!! امروز 8 ماه و 20 روزه که باهم هستیم و هفته 38 شروع شده . قاصدکم مامان مجبور شد دکترش رو عوض کنه   آخه بر خلاف اینکه دکترم فوق العاده خوب بود متاسفانه نمی تونست منو ببره بیمارستانهایی که دوست داشتم و من بالاخره بعد از کلی تحقیق و تحمل استرس ، دو روز قبل تو بیمارستانی که دوست داشتم پیش یه دکتر جدید تشکیل پرونده دادم . البته شناختی از دکتر جدیدم ندارم هر چند به نظر خوب می اومد حالا خدا کنه واقعا خوب باشه و به کارش وارد !   پسرم ، مامانی تصمیم گرفته ...
30 آبان 1391

هفته 36 خداحافظ

تعبیر قشنگ رویاهای مامان سلام گل مامان حالش چطوره ؟؟؟!!! داره برای اومدن تو بغل مامان آماده میشه یا نه ؟! فردا روز خداحافظی با هفته   با هم بودنمونه   پسرکم ؛ طراوت زندگیم ! دنیای من هر روز رنگین تر از روز قبل میشه و لذت نفس کشیدن با تو به توان بینهایت رسیده !! عزیز دلم فکر کنم جات دیگه خیلی تنگ شده آخه می تونم به راحتی تشخیص بدم که داری سکسکه می کنی  یا عطسه ، یا داری دست و پاهای کوچولوتو تکون می دی !!  بعضی شبها که تصمیم میگیری نخوابی منم مجبور میشم پا به پای تو بیدار بمونم اما شیرینی این بیداری رو با لذت هیچ خوابی عوض نمی کنم رویای شیرین خواب و بیداری مامان !&nbs...
21 آبان 1391

هفته 35

سلام شازده کوچولوی مامان ، کم کم داره سفرت به پایان می رسه !       هفته ٣٥ هم اومد     فرشته ها دارند خودشونو آماده می کنن تا تو رو سوار بالهای بلوریشون بکنند و بیارن پیش مامان مامانی این سفر کمی سخته ! برای هر دوتایی مون ، البته بیشتر برای من . عزیز دلم ممکنه از اینکه مجبوری بهشت خودت رو ترک کنی  و وارد یه دنیای جدید بشی ناراحت باشی  ممکنه فکر کنی آخه سرزمین دل مامان مگه چشه ؟ و دلت بخواد همونجا بمونی و پادشاهی کنی ! حتی ممکنه به وجود دنیایی غیر از دنیای خودت شک داشته باشی ؟! گل پسرم دنیای من وجود داره و بند دلم وقتی بیاد به دنیای مامان خودش می بینه اینجا هم خ...
9 آبان 1391

تولد بابای بی نظیر قاصدک

این پست مخصوص یار جونیم، رضاست به مناسبت سالروز تولدش امروز روز تولد پدره !!! یه روز قشنگ و آفتابی و منو پسرم می خواییم  با هم دیگه به رضا جونم تبریک بگیم ؛ اینجوری ... تاج سرم ؛ عشقم ؛ ‌همسرم ؛ بابایی گل رهام  ! تولدت هزار بار مبارک باشه                                بابای عزیزم ؛ منو مامانم خیلی خوشبختیم که شما در کنارمون هستید . می دونی که مامان چقدر دوستت داره و همیشه به من میگه شما خوش قلب ترین و دوست داشتنی ترین مرد دنی...
7 آبان 1391

پایان هفته 33

سلام مسافر پاییزی مامان حالت چطوره عشقم ؟!!! می دونی امروز چند وقته مهمون دلمی ؟! امروز ٣٠ مهر ماهه و فقط یک روز دیگه مونده وارد هفته ٣٤ بشیم ؛ الهی شکر ! فردا که بیاد ٣٣ هفته کامله که دنیای مامان به رنگ خورشیده ؛ به رنگ آسمونه ؛ به رنگ گلهای بهاره ؛ به طراوت باران و لطافت بال پروانه هاست   فردا ماه تولد پدر ( آبان ) از راه می رسه ؛ و ماه بعدی مال توئه .   ...وای لحظه دیدار چه نزدیک است ... ازت ممنونم پسرم تا الان تحمل کردی و نیومدی . من و پدر و خانواده هامون برای سپری شدن   ٥ ، ٤ هفته باقی مونده ؛ روزهارو نه ، ساعت و دقیقه و ثانیه ها رو نه بلکه لحظه هارو می شماریم ...
30 مهر 1391

هفته 32 و تولد مامان

عزیز دلم امروز وارد هفته شدیم . مهر ماه ؛ شروع هفته همنفسی مون همزمان شده با تولد مامان   ! چه تلاقی مبارکی !!!! امروز اینجا اولین باران پاییزی هم بارید ؛ دست خدا درد نکنه                                                ...
18 مهر 1391

روز کودک

من کودکم ، دلی دارم لبریز شادی ؛ احساسی ناب و دست نخورده ؛ اگر بادکنکم بترکد ؛ یا  بستنی و آب نباتم در خیابان روی زمین بیفتد به خیالم ناگوارترین اتفاق برایم رخ داده است ! با عروسک هایم حرف می زنم و یقین دارم که آنها صدایم را می شنوند و مرا می فهمند  ! بزرگترهای مهربون ، کمک کنید دنیای کودکانه ام همیشه لبریز شادی و شعف باشد ، و آسمون زندگیم همیشه ستاره بارون      بگذارید سایه بان خانه رویایی ام دستان پر مهر و عاطفه شما باشد . پدر و مادرم همیشه با من بمانید و حمایتم کنید . اجازه ندهید دنیای معصوم و بی آلایشم به زنگار بی اخلاقی آلوده شود . به من ص...
17 مهر 1391

ماه هشتم هم آمد

سلام تاج سرم حالت خوبه فرمانروای  کوجولوی سرزمین قلبم  ؟! خیلی دوستت دارم زندگیم هر روزی که از با هم بودنمون می گذره هزاران بار بیشتر از قبل دلبسته ات می شم ؛ عاشقت می شم ، وابسته ات می شم و ... . احساس میکنم لحظه لحظه زندگیم به زندگی تو گره خورده و نفسم به نفست بنده !!!  وقتی شیطونی می کنی و خونه دلم رو به هم میریزی بیشتر و بیشتر قدرت و توانایی خدا رو احساس می کنم ! یادمه یه روزی نبودی ، هیچ بودی و من فقط با آرزوی داشتن تو زندگی می کردم ؛ اینقدر از من دور بودی که نمی دونستم کی همنفسم می شی ؟ تو رویا بودم و برات قصه ها می گفتم ؛ فراموش که نکردی ؟؟؟ دوست داشتم یه روز بیای ولی مطمئن نبودم خوا...
12 مهر 1391

عیدتون مبارک

سلام رهامم عیدت مبارک نفسم !! امروز تولد حضرت امام رضا (ع) بود . می شناسیش که ؟؟!! همون که حرمش یه تکه از بهشته ! می دونم که یادت هست رفته بودیم اونجا ! مطمئنم صدای بال فرشته های اونجا هنوز تو گوشت طنین داره !! میدونم تو هم یه عالمه دلت برای اونجا تنگ شده ! مامانی دعا کن زود زود دوباره مهمون آقا بشیم . انشاا...   "  دوستای ناناز قاصدک ! عیدتون مبارک باشه " ...
7 مهر 1391