سیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهامسیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

قاصدک دوست داشتنی من رهام

هفته 36 خداحافظ

1391/8/21 17:11
نویسنده : زهرا
477 بازدید
اشتراک گذاری

تعبیر قشنگ رویاهای مامان سلام

گل مامان حالش چطوره ؟؟؟!!!

داره برای اومدن تو بغل مامان آماده میشه یا نه ؟!

فردا روز خداحافظی با هفته   با هم بودنمونه

 پسرکم ؛ طراوت زندگیم ! دنیای من هر روز رنگین تر از روز قبل میشه و لذت نفس کشیدن با تو به توان بینهایت رسیده !! عزیز دلم فکر کنم جات دیگه خیلی تنگ شده آخه می تونم به راحتی تشخیص بدم که داری سکسکه می کنی  یا عطسه ، یا داری دست و پاهای کوچولوتو تکون می دی !!  بعضی شبها که تصمیم میگیری نخوابی منم مجبور میشم پا به پای تو بیدار بمونم اما شیرینی این بیداری رو با لذت هیچ خوابی عوض نمی کنم رویای شیرین خواب و بیداری مامان ! 

وقتی می خوابی دلم می خواد می تونستم بیدارت کنم ؛ دلم برای شیطنت هات خیلی زود تنگ می شه

 وقتی خوابی وجود مامان لبریز احساس تنهاییه !!!!!

                                                        

از اول این هفته دیگه اداره نمی رم و تو خونه هستم . از این بابت خیلی خوشحالم  دیگه اداره برام خسته کننده شده بود و دلم می خواست فارغ از هر دغدغه ای راجع به کار و اداره ، فقط با تو باشم .                             

                         Emoticon                                   Emoticon

وضعیت جسمانیم هر روز بدتر میشه و دردهای مختلفی میاد سراغم ؛ دل درد ؛ پا دردهای شدید که حتی دکترم احتمال میده خون تو رگهای پام لخته شده باشه و باید یه سونوگرامی انجام بدم تا معلوم بشه واقعا اینطور هست یا نه !؟

خیلی بی دست و پا شدم و به سختی کارهامو انجام میدم . خونمون احتیاج به نظافت داره و قراره خاله ها بیان برام تمیزش کنند

                

امروز خیلی دلم گرفته ؛ کمی هم گریه کردم  سرویس تخت و کمدت هنوز آماده نیست و سازنده اش گفته چند روز دیگه اونها رو تحویل میده به خاطر همین کلافه و ناراحتم !

چرا بعضی ها اینقدر بد قولند یک ماهه سفارش دادیم .

پدر این روزها یه خاطر نزدیک شدن به ماه محرم خیلی سرش شلوغه ؛ با اینکه من خونه ام ولی نمی تونیم زیاد باهم باشیم البته در طول روز برای چند دقیقه هم شده بهمون سر می زنه یا اگر نتونست زنگ می زنه  الهی براش بمیرم اصلا نمی تونه استراحت کنه چند روزیه حتی درست و حسابی غذا هم نمی خوره .

قبلا که بهت گفتم پدر عاشق امام حسین (ع) هستش و خودشون یه هیئت عزاداری دارند که پدر علاوه بر کارش این روزها درگیر آماده سازی هیئت برای عزاداری ماه محرمه .

اما عوضش فردا تمام روز رو سه تایی با هم هستیم پدر قول داده ما رو ببره بیرون و کلی قراره خوش بگذرونیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان آرشين
21 آبان 91 18:18
انتظار كشيدن تو اين روزاي پاياني سخته اميدوارم يه ني ني سالم و خوشگل بدنيا بياري


آره واقعا ممنون بهم سر زدی عزیزم
سپید مامان علی
21 آبان 91 18:25
خدا رو شکر که هفته 36 هم با تمام سختی هایش تمام شد...کم کم داری به دیدن روی ماه پسرت نزدیک میشی...خیلی خوشحالم برات....انشاءالله که راحت زایمان کنی گلم


ممنون دوست نازنینم
خاله ی آبنبات
25 آبان 91 16:19
خوش بگذره.
روزهای سختی هم میگذره انشالله که چیز مهمی نیست و همه چی روبه راهه. نگران نباش



ممنون دوست خوبم برام دعا کنید
هدیه خدا- فریماه
25 آبان 91 20:04
الهی دیگه چیزی نمونده. چه لحظات انتظار قشنگی!!!!!!!!دیدن ثمره زندگی.


ایشاا.. قسمت خودت عزیزم
سپید مامان علی
27 آبان 91 19:18
سلام عزیزم....کجایی؟ نیستی؟
خوبی؟ نگرانت شدم...
انشاءالله به سلامتی کی وقت زایمانت هست؟


سلام دوستم عزیزم خوبم! بزودی میام


فرشته
7 آذر 91 0:18
برات دعا می کنم


از لطفت بی نهایت ممنون عزیز دلم