سیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهامسیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

قاصدک دوست داشتنی من رهام

مامان بايد چكار كنه !!؟؟

  سلام مونس تنهایی های مامان خوبی نفسم !؟ من که امروز اصلا حالم خوب نیست      درد خیلی شدیدی دارم و تقریبا نمی تونم راست بایستم و با کمر خمیده راه می رم . خیلی تلاش می کنم تو اداره کسی نفهمه . نمی دونم چرا اینطوری شدم . اولش برای تو نگران بودم ولی یکی از همکارام که بارداره بهم گفت: نگران نباشم اون هم تجربه این درد شدید شکمی رو داشته و دلیلش اسپاسم هستش یعنی گرفتگی عضلات . دلم می خواست می تونستم یه سر برم بیمارستان ولی می ترسم یه موقع بیرون حالم بد شه ! كسي هم نيست منو ببره آخه همه همكاراي واحد ما آقا هستند و هنوز از مادر شدن من خبر ندارند . خلاصه مجبورم تحمل كنم و ..... . اما عزیز دلم هیچ...
11 تير 1391

وای خدا چه احساس بی نظیری !!!!!

قاصدکم دو سه روزه وارد هفته هفدهم زندگیت تو دل مامان شدی !! دو روز پیش مطمئن شدم اون چیزی که شبیه یه بال زدن لطیف بود و گاهی احساسش می کردم شیطونی های پروانه کوچولوی مامان بوده ! الهی شکر! خیلی منتظر این لحظه بودم ؛ با اینکه چند بار چیزی شبیه نبض یا بال زدن  حس کرده بودم ولی بهش اعتماد نمی کردم و پیش خودم می گفتم حتما اشتباه می کنم . ولی دیروز مامانو حسابی غافلگیر کردی کوچولوی نازم ! خنده ام گرفته بود و دلم می خواست کار قشنگتو تکرار کنی !!!! بهار زندگیم عاشقتم!!! من خیلی خوشبختم آخه تو رو دارم و تو شب و روز با منی ! و حالا خوشبخت ترم چون تنها کسی هستم که می تونم وجود تو رو هر لحظه احساس کنم ! خدایا هزار ب...
9 تير 1391

میلاد سه خورشید

آرامش وجودم حالت چطوره ؟! قاصدکم بهار تموم شده و اولین ماه فصل با حرارت تابستان یعنی تیر شروع شده ؛ همزمان با شروع تیر ؛ ماه شعبان هم اومده که یه ماه پر از تولده !! امروز که سوم شعبان بود تولد حضرت امام حسین (ع)  هم بود ، قبلا بهت گفتم اون کیه . فردا که چهارم شعبان هستش تولد برادر مهربون و با وفای امام حسین(ع) یعنی حضرت ابوالفضل (ع) هست که همه شیعیان با شنیدن اسمش یه جورایی احساساتی می شن و ... و پس فردا هم تولد پسر نازنین امام حسین (ع) یعنی امام چهارم ما حضرت امام زین العابدین (ع) هست که به خواست خداوند تو واقعه غم انگیز کربلا زنده ماند تا پیام عاشورا رو به تمام جهان  برسونه . تازه ...
3 تير 1391

عید مبعث و سومین سفر قاصدک

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿۱﴾  بخوان به نام پروردگارت که آفرید خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿۲﴾   انسان را از علق آفرید بخوان ای محمد ؛ باران را بخوان تا طراوت را به کویر خشک بی ایمانی ببارد ، خورشید را بخوان تا دلهای سرد و افسرده از جهالت را گرمایی دل انگیز بخشد ؛ اندیشه را بخوان تا کتابهای لبریز از اشعار بی معنا و مفهوم را مچاله در زباله دان تاریخ اندازد ؛ عشق را بخوان تا بپرستد ؛ به خاک بنشیند ؛ به سجده بیفتد خالق بی همتای هستی را ! بخوان آفریدگارت را ؛ بخوان محمد ، به نام پرودگاری که ترا و تمام کائنات را از هیچ آفرید ؛ بخوان تا تمام هستی با تو همن...
30 خرداد 1391

اي مامان تنبل

سلام سيب سرخ آرزوهام حالت كه خوبه  !!!؟؟ البته مي دونم كه حالت خوبه گل قشنگم . من و تو هر لحظه باهم هستيم . واي چه حس خوشمزه ايه !! اميدوارم اين مامان تنبل رو ببخشي كه خيلي وقته بهت سر نزده ! البته خودت دليلش رو مي دوني ؛ گاهي مامان بدحال بد حال بوده  واي واي واي !! امان از اين ويار كه فكر مي كردم دست از سرم برداشته و خلاص شدم ولي به قول رضا خودم خودمو چشم زدم . انگار همه چيز از اول شروع شد !! تقریبا ٤ کیلو وزن کم کردم و ... . دليل ديگه  مشغله زياد كاري تو اداره و به تبع آن خستگي و ... . و  ديگه مهموني هاي پي درپي و .... البته چون تو مهمترين و عزيزترين چيز زندگي مامان هستي...
27 خرداد 1391

لیله الرغائب

سلام نفسم دیشب شب آرزوها بود چه آرزویی کردی بهشت آرزوهای من !؟   اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِيِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَيهِ و عَلي آبائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِي کُلِّ سَاعَهٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا"   شب آرزوها اولین شب جمعه ماه رجب رو می گن که ماه خداست ؛ ماه تولد حضرت علی (ع) ، امام اولمون ؛ ماه مبعث پیامبر عزیزمون و ... . تو این شب فرشته های خدا کنار کعبه جمع می شن و دعا می کنند . و آدمهای دنیای مامان هم هر چیزی رو که دوست داشته باشند تو این شب از خدای مهربون می ...
5 خرداد 1391

فکر کنم امروز حالم خوبه !

به قول زینب یکی از دوستهام دیگه پامو گذاشتم تو بهشت !  چند روز گذشته واقعا حالم بد بود چشمت روز بد نبینه چون از غذا بدم می اومد فقط دلم می خواست آب دوغ خیار بخورم اونم بدون گردو و کشمش ؛ ناپرهیزی کردم و افتادم (یعنی مریض شدم ) ؛ بیچاره پدر این روزها همش شاهد مریضی و بی حالی منه ؛ خیلی هوامو داره و سعی می کنه مواظبم باشه ، مامان خیلی دوستش داره و بهش قول می ده حالش که خوب شد تمام محبتهاشو جبران کنه .                                  &nb...
5 خرداد 1391

روزهای سخت مامان

  سلام ترنم بهار مامان ! این روزها کمتر می تونم به وبت سر بزنم آخه نزدیک یک هفته است به شدت سرما خورده بودم و اصلا حالم خوب نبود   تب و لرز ، گلو درد ، ضعف و بی حالی ، وای کمر درد که دیگه نگو  از شدت درد نمی تونستم از جام تکون بخورم ،‌کلی  گریه کردم    نمی تونم به خاطر تو گل قشنگم هر دارویی رو هم استفاده کنم به خاطر همین واقعا اذیت شدم ! دکتر بهم استعلاجی داد ولی بیشتر از دو روز نشد بمونم خونه و از محل کارم تماس گرفتند که در صورت امکان بیام اداره و...
31 ارديبهشت 1391

روز مادر

سلام مامانای مهربون روزتون مبارک           این دسته گل هم قابل شمارو نداره                                                           مامان بهم گفت : امروز روز مادره . روز تولد حضرت فاطمه (س) ، لایق ترین ، مهربونترین و دوست داشتنی ترین مادر دنیا ! و امروز به افتخار تولد این گوهر هستی روز مادر نام...
23 ارديبهشت 1391