سیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهامسیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

قاصدک دوست داشتنی من رهام

درد دلهای مادرانه

1391/6/8 16:13
نویسنده : زهرا
390 بازدید
اشتراک گذاری

zibaسلام پروانه کوچولوی مامان ziba

من از دیروز به خاطر اجلاس غیر متعهدها (جلسه مسئولین کشورمون با مسئولین کشورهای دیگه ) تعطیلم ؛ خیلی خوشحالم  امروز عصر با پدر اول میریم پیش دکترم برای چکاب ماهانه بعد هم خونه مامان جونم تا جمعه ؛ وای که چقدر تعطیلات خوبه!!!

                                              ziba 

منو تو نزدیک هفته است که شب و روز باهمیم ! فقط خودم و خدای مهربون می دونیم که بودن با تو چه آرامشی به من داده ! تمام لحظه هامو تو پر کردی فرشته کوچولوی مامان

هیچ چیزی نمی تونه این آرامش رو بهم بزنه ziba

الهی مامان فدات بشه ! از خدا ممنونم که تورو فرستاد تا مهمون دلم بشی ziba

رهام نازنینم!

درسته که این روزها خیلی زود خسته می شم و دیگه مثل قبل نمیتونم فعالیت کنم !

درسته که خیلی شبها خوب نمی خوابم و چون سنگین شدم چرخیدن و جابجا شدن تو خواب برام عذاب آور شده و به هر طرف می خوابم همون قسمت درد می گیره و گاهی از شدت درد گریه ام می گیره و پدر مجبور میشه بیدار بشه و به مامان کمک کنه !

درسته که بیشتر از یکساعت نمی تونم تو ماشین بشینم و مسافرتهام یکی بعد از دیگری کنسل می شن !

درسته که خیلی از کارهایی رو که قبلا به راحتی انجام می دادم الان نمی تونم !

درسته که وقتی پدر نمی تونه بیاد دم اداره دنبالم مجبور می شم یه مسیری رو با تاکسی یا مترو بیام خونه و حتی ممکنه تو مترو سرپا بایستم و بعضی مواقع هم پله برقی مترو قطع میشه و مجبورم یه عالمه پله رو بالا پایین کنم در نتیجه نفسم بند میاد و پاهام می لرزه و شبش پاهام ورم می کنه همراه گز گز و خارش و ...  !

اما

هیچکدوم اینها مهم نیست ؛ همه این چیزها رو به خاطر قاصدک نازم با عشق تحمل می کنم و با تمام وجودم می پذیرم مهم اینه که تو پاداش تمام این سختیها هستی ز  بهشت آرزوی مامان

این سختیها هست ولی تو هم هستی ؛ وقتی با مهربونی و لطافت کودکانه ات تو خونه دلم شیطنت می کنی همه اینها رو فراموش می کنم . اونوقت دیگه تو هستی که واقعیت داری

وجود تو تمام شادی های هستی رو به من هدیه میده  ziba 

می خندم وقتی مثل یه ماهی کوچولو تو دریای دلم شنا می کنی !

زندگی می کنم وقتی ازت می خوام مامان رو نوازش کنی و تو جوابمو میدی

مامان خیلی دوستت داره و همیشه از خدا ممنونه که تورو بهش داده قاصدک امید بخش مامان   ziba

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

لعیا جون مامان
8 شهریور 91 13:22
سلام انشاا... به سلامتی بدنیا بیایی عزیزم


ممنون خاله جون
مامان ارمیا
12 شهریور 91 11:23
وای چه قشنگ نوشتی دوستم. واقعا همینطوره. آأم تمام سختی ها به خاطر داشتن یه فرشته پاک و معصوم تحمل می کنه. و چقدر لذت بخشه.


مرسی ! موافقم
شادی
12 شهریور 91 11:26
سلام آقا رهام عزیز منو فکر کنم تو نشناسی ولی من مامانیتو بعضی از روزها میبینم و بهت سلام میکنم ازت میخوام که مواظب خودت باشی و برای منم دعا کنی


سلام عروس گلم ، ممنون به قاصدكم سر زدي ! بابا ديگه رهام مي شناسدت !!!!




مامان ارمیا
21 شهریور 91 13:07
سلام دوستم. تو قسمت درباره وبلاگ نوشته ای که داری برای قبل از بودن رهام جوجوهه. یه کمی نوشته رو عوض کن. چون الان اون فرشته جیگری رو داری.


باشه دوستم مرسي
باران قلنبه
23 شهریور 91 1:33
سلام عزیزم خوشحال می شم به وب دخمل منم بیاین.
دخملم باران مظفری توی مسابقه جشنواره رمضان 91 آتلیه سها شرکت کرده اگه می شه به سایت آتلیه سها بروید و در قسمت جشنواره رمضان به دخترم رای 5 بدهید .این جشنواره تا اول مهر مهلت داره.
آدرس سایت آتلیه سها:
Soha.torgheh.ir/festival
لینک مستقیم جشنواره تو وبم هست
یه دقیقه بیشتر طول نمی کشه من نیاز دارم به رای شما

عجله کنین زیاد وقت نمونده منتظرمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا










سلام بله حتما



مامان آرنیکا
26 شهریور 91 17:00
عزیزم چه روزهای خوبی رو می گذرونی
انشاءالله روزهایی که مونده تا رهام نازنین رو ببینی مثل برق و باد و به شادی و خوشی برات سپری بشه


ممنون خانمی .شما لطف دارید
سپید مامان علی
26 شهریور 91 20:10
سلام..بازم نتونستم واسه پست بالایی نظر بزارم
27 هفتگی قاصدک مبارک
انشاءالله با مصرف ففول حالت بهتر میشه
امیدوارم این روزهای طلایی با خاطرات شیرینش همیشه در ذهنت هک بشه
پیشاپیش زیارت عمه جون قاصدک هم مبارک


ممنون گلم .
ایشاا... زیارت قسمت شما هم بشه
عاشق باران
4 مهر 91 20:44
من هنوز هم نمی تونم برای پست های جدید کامنت بذارم
مجبورم اینجا بذارم:
امیدوارم روزها و شب های خوبی رو با پسر کوچولوتون سپری کنید و لذت ببرید


ممنون عزیزم