درس اول : معرفی دنیای خودم
بهار زندگیم ! تصمیم دارم قبل از اومدنت کمی راجع به دنیای خودمون برات حرف بزنم ، درباره خانواده خودم و پدر و درباره خیلی چیزهای دیگه ، سعی کن خوب گوش کنی چون حرفهام درباره چیزهاییست که مهمه بدونی .
جونم برات بگه : جایی که ما توش زندگی می کنیم بهش میگن زمین . یه چیز گرده که مدام می چرخه
( آخی عزیز دلم می پرسی گرد یعنی چی ؟ گرد چیزیه که زاویه نداره ، وای خدای من ! ببخش هستی مامان که به سوالت یه جواب سخت دادم خیال کردم تو هندسه بلدی ؟؟!! البته بلدی ولی وقتی دنیا بیای یادت می ره که با تلاش این استعداد دوباره بالفعل و شکوفا می شه ). بگذریم ؛ آخه هنوز مامان خوب بلد نیست به سوالاتت جواب بده .
راستی تو می تونی هر سوالی داشتی از خدا بپرسی آخه بهش خیلی نزدیکتری و اون جوابتو می ده ) . خوب داشتم می گفتم ؛ چرخش زمین دلایل مختلفی داره که بعدا میفهمی شایدم می دونی! بالای سرمون یه آسمون قشنگ داریم که رنگش آبیه ( آبی آسمونی )
که گاهی ازش باران و برف می باره .
یه خورشید و یه ماه خوشگل داره که ماهش شبها می آد با یه عالمه ستاره و خورشید مهربونش روزها.
الان با این اسمها آشنا شو تا وقتی که وارد این دنیا شدی کم کم همه رو خودت ببینی، لمس و احساس کنی .
دورو برمون کلی درخت و جنگل و کوه داریم
با یه عالمه دریاهای قشنگ که پر از ماهی های خوشگلو با مزست(دریا یعنی یه عالمه آب و آب یعنی مایع حیات تمام موجودات )
بعضی از دریاها مثل آسمون آبی هستند و بعضی هاشون سبز یا حتی یه رنگهای دیگه .
فکر کنم برای امروز کافیه .
به امید دیدنت ، به امید بوسیدنت قاصدک من