سیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهامسیب سرخ آرزوهای مامان ، قاصدک رویاهام ، رهام، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

قاصدک دوست داشتنی من رهام

شیطون بلای مامان

1392/8/27 20:58
نویسنده : زهرا
378 بازدید
اشتراک گذاری

سلام امید شب و روزم

                             

الهی دور سرت بگردم هر روز و هر ساعت و هر لحظه، وروجک شیطون بلای آتیش پاره

وقتی از دست شیطنت هات موهای سرم سیخ می شه و از کله ام دود بلند می شه ، پدر بهم می گه خودت دوست داشتی بچت دیوارو راست بره بالا ! و من یاد روزهایی می افتم که آرزو می کردم تو یه عالمه شلوغ کنی و آتیش بسوزونی

الان می فهمم چه اشتباهی می کردم . از بس دنبالت می دوم،به هیچ کاری نمی رسم. همش کارم این شده که تو رو از زیر مبلها در آرم، یا هی بری تو اتاقت درو ببندی و خودت بشینی پشت در، و من آروم و با ترس و لرز درو باز کنم تا خدای نکرده آسیب نبینی، یا مدام بگیرمت تا در کشوها و کابینت ها رو باز نکنی و نبندیشون رو دستت!!!   یا اینکه همش در حال نجات گلدون ، کنترل ، گوشی ، شیشه میزها و ... از دست تو هستم.

عزیز گلی از دستت در طول روز چی می کشه ؟؟؟؟!!!  روزی هزار بار گوشی تلفنشون رو پرت می کنی رو زمین و در کابینت هارو باز و بسته می کنی 

                 

خونه مامان جونم رو هم که دیگه زیرو رو کردی. در عرض دو روز دو تا چیز شکستی ، خدا رو شکر خودت چیزیت نشد.

تا ولت می کردیم یا تشریف می بردی تو آشپزخونه یا اتاق دایی احسان، یا می رفتی جزوه های خاله فاطمه رو مچاله می کردی، خودکارشو برمی داشتی می کردی تو دهنت ( جرات هم نمی کردیم ازت بگیریم ).

تو اتاق دایی گیر داده بودی به دمبل و هالتر و... 

 

     

     

                     http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

   چند روز پیش یه کاسه آش رو خالی کردی رو فرش . عزیز خونه ما بود و کلی باهم فرشو سابیدیم تا تمیز شد. دست عزیزت درد نکنه!!

جرات نداریم پامونو بذاریم تو حموم بدو بدو میای و می شینی تو وانت                             

                   

حتی تو سرویس بهداشتی هم از دستت خلاصی نداریم میای میشینی پشت در، هی می زنی به در و گریه میکنی .

تازگیها دنبال پدر چنان گریه می کنی که آدم دلش کباب می شه!! و من کلی ذوق می کنم که داری حسابی بابایی میشی

                                   

خیلی بیشتر از اینکه مامان بگی بابا بابا می گی ! الهی قربونت بشم که اینقدر بابایی هستی عشقم. آخه من وقتی دلم برای پدر تنگ می شه همش با تو تمرین بابا گفتن می کنم .

هرکی می بیندت میگه چقدر شبیه باباشه ! الهی فدات بشم که کپی بابایی شدی! کاش مهربونی پدرو هم به ارث برده باشی !

               

دیگه مبلها رو میگیری و راه می ری . البته یه عالمه هم زمین می خوری و سرو کله ات می خوره اینور و اونور. بعضی وقتها به روی خودت نمیاری ولی گاهی اوقات خیلی گریه می کنی فکر کنم خیلی دردت میاد!                    

همچنان به جورابت احساس ویژه ای داری. هر وقت تو پاته می خوای درش بیاری و هر وقت درش میاریم می خوای پات کنیم. محسن پسر دایی علی میگه رهام (یه ریزه بچه) مارو اسگل کرده !!!!!

عزیزت می گه روزی صدبار جورابتو در می آره و پات می کنه. جوراب خودشو بهت نشون میده و میگه ببین منم جوراب پامه و تو دوست داری جورابهای عزیز رو هم از پاش در آری !!!

خاله مهری برات جوراب شلواری گرفته تا هر وقت می ریم بیرون از زیر شلوار پات کنم و نتونی درش بیاری

خوشبختانه تا حدی با کلاه کنار اومدی چون فهمیدی علامت بیرون رفتنه اما تا وارد خونه می شیم درش میاری.            Emoticon

روز عاشورا دایی احسان با خودش بردت دم در مامان جون اینا!

               

        

اما کمی بعد خوابت گرفت و من مجبور شدم برگردم خونه و برای دومین سال بخاطر قاصدک خونه بشینم. پارسال روز عاشورا تو دلم بودی و من بشدت درد داشتم و خونه مامان جون خوابیده بودم ، یه هفته بعد از عاشورا دنیا اومدی

                                                 http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

دایی نی نی ها
1 آذر 92 18:15
باسلام وتبریک به خاطر وبلاگ قشگتون اگه وبلاگ نی تون ازاین هم زیبا تر بشه این کار به ما بسپارید ساخت آلبوم عکس نی نی شما از یک ماهگی تا الان وحرکت عرضی اون در بالای وبلاگ برا مشاده بازدید کنندگان درضمن اگه دوس دارین لینکدونی عکس نی نی هم داشته باشیددروبلاگ طرف چپ پایین و تکون خوردن عکس با رفتن موس روی عکس همه این کارها فقط با 5تومن برای مشاهده نمونه کارها به وبلاگ ما مراجعه کنید نحوه گرفتن پول بصورت شارژ میباشید که بعداز تحویل سفارش گرفته میشود چنانکه قصده سفارش دارید در بخش نظرات وبلاگ به ما اطلاع بدین یا بصورت ایمیل باما در تماس باشید ramin_9515@yahoo.com
مامان ارمیا و ایلمان
11 آذر 92 10:06
سلام عسل خاله. الهی اون لپهاتو بخورم تنهایی. زهرا جان کجای کاری بذار بزرگ تر بشه و حرف بزنه. اون وقت بهت میگم. یا بذار 2 تا بشن و خونه رو با هم بگذارن رو سرشون باز بهت میگم. هیلی ماهی رهام من. راستی توی مهد ارمیا یه رهام هست که ارمیا دوسش نداره و مثل اینکه اذیت می کنه. تا عکس رها رو نشونش دادم و گفتم این رهام نی نیه خاله زهراست ، گفت: من رهامو دوست ندارم. اون منو ممی زنه. به زور بهش فهموندم هر رهامی که اون نمیشه. حالا دیگه وقتی عکس رهامو بهش نشون میدم. نمی گم رهامه. میگم نی نیه دوست خاله زهراست.
زهرا
پاسخ
آره اتفاقا هر وقت خیلی خسته می شم یاد تو می افتم که باید با دو تا وروجک سرو کله بزنی ارمیا عزیزم باید رهامو ببینی تا باور کنی که با اون رهامی که میشناسی فرق می کنه