فقط عکس
سلام ضربان قلبم
این پست فقط عکس داره.
حرم حضرت امیرالمومنین(ع) 7 اردیبهشت 93
خرداد 93
برید به ادامه مطلب و یه عالمه عکس ببینید
6 اردیبهشت فرودگاه امام خمینی نیم ساعت قبل از پرواز رو سینه پدر خوابت برده بود.
لابی هتل نجف
حرم حضرت امیرالمومنین(ع)
کاظمین - خیابان منتهی به حرم حضرت امام موسی ابن جعفر(ع) و امام جواد (ع).
اون پرچمهای بالای سر رهام برای تبلیغات نامزدهای انتخابات بود؛ آخه ما زمانی رفتیم که در کشور عراق انتخابات بود.(دو روز بعد رای گیری هم انگشتهای مردم تا بند دوم جوهری بود حالا ما سر انگشتمون که جوهری میشه اینقدر با اسکاچ می سابیم تا تمیز بشه ؛ اصلا هم دوست نداریم انگشت رنگیمون رو کسی ببینه !!)
بله طبق معمول رهام و آرشیدا سوار بر شانه پدرهاشون. بنده خدا باباها سرشونه هاشون سرّ شده بود.
لابی هتل کاظمین (چه هتلی بود برعکس هتل کربلا و نجف ) (به خاطر انتخابات برنامه از قبل تعیین شده آژانس تغییر کرد و ما دوبار رفتیم کاظمین. سعادتی بود!!!)
اینم آرشیدا موقع برگشت
از اینکه پاهات تو آبه اینقدر خوشحالی که داری به آب می گی ای جان!!!
از شدت هیجان کلاهتو پرت کردی تو آب
پسرکم اصرار داره خودش غذای مورد علاقشو انتخاب کنه
نیمه شعبان تولد محمد دایی علی
قاصدکم در حال مسواک زدن دندونهاش
علاقه زیاد به آب تنی !! تازه بهش می گفتیم شالاپ شولوپ کن دستاشو محکم می کوبید کف وانش
شیطونک روی میز غذا خوری
هایپرمی
14 خرداد ؛ 18 ماهگی؛ جاده همدان-لالجین
زمستان 92 وقتی برای اولین بار با پدر رفتی مسجد
اینم یه عکس از گلهایی که پدر هر هفته برام میگیره (هفته دوم تیر ماه 93)
(پدر این عادت قشنگ رو از دوره نامزدیمون داره و هنوز هم حفظش کرده )
اینم عکس آفتابگردانهایی که خودم کاشتم + شمعدانی هایی که هدیه همسر جونه و رهام هر بار که میره تو تراس چند تاشونو پرپر می کنه !!!